ديروز داداشم اومد با چهره ى نگران ميگه :واى من براى ولنتاين چى بگيرم؟چى كار كنم؟
بعد حالا قيافه ى من شبيه متوازى الاضلاع شده چون اصلا اين تو خط اين كارا نيست بعد همينجورى كه من رفتم تو هنگ و دارم تصميم ميگيرم بزنمش برميگرده ميگه الكى مثلا من دوست دختر دارم!!
من•_• زهر مار
اون:))) چاكريم